دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
رمضانی هامبورگ

پیامبر اکرم(ص) در تعلیمات و آموزه‌های خود دفاع از حقوق بشریت را مهمّ‌ترین رسالت خود می‌دانست، زیرا آن حضرت همواره این دغدغه را داشت که هیچ انسانی نباید از حقّ خود محروم بماند بلکه حاکمیّت در هر زمانی باید حقوق انسان‌ها را به آنها برگرداند .

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین رضا رمضانی مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در ادامه سلسه مباحث مربوط به اسلام شناسی، فصل جدیدی با عنوان اسلام و حقوق بشر را در خطبه های نماز جمعه آغاز کرد و در نخستین بخش از این موضوع به سهم ادیان در ترویج حقوق بشر پرداخت و با اشاره به شاهد مثالهایی از این موضوع در ادیان مختلف ابراز داشت: تردیدی نیست که در تعالیم عالی پیامبران الهی از مهم‌ترین مواد حقوق بشر مانند حفظ کرامت انسان، آزادی و حقّ اجتماعی و سیاسی، عدالت اجتماعی و عدم تبعیض نژادی، زبانی، قومی و طبقاتی به بهترین شکل دفاع شده است.

متن بیانات امام جمعه هامبورگ به این شرح است:

از جمله مباحثی که در اسلام از اهمیّت خاصّی برخوردار بوده و از هر جهت مورد تأکید قرار گرفته است موضوع حقوق بشر است. همچنین اگر آموزه‌های اصلی ادیان الهی نیز مرور شود، اهمیت این موضوع بسیار بیش از پیش روشن می شود؛ چراکه همه ادیان ابراهیمی به نوعی در ترویج حقوق بشر نقش داشته‌اند. از این رو در سیر تاریخی بحث از حقوق بشر، سهم ادیان بسیار برجسته است؛ و جهت آن هم بسیار واضح و روشن است، زیرا پیامبران الهی همواره درصدد شناساندن حقیقت و گوهر انسان بوده اند. انسان‌ها برای هدف و غرض مهمّی آفریده شدند. آنان به این منظور آفریده شدند که خود را بیابند و از همه ظرفیت‌ها و استعدادها در مسیر کمال انسانی و الهی استفاده کنند؛ و این غرض ممکن نیست مگر با مقام عبودیّت و بندگی حق‌تعالی و اجتناب و پرهیز از هر نوع طاغوت؛ و بی‌شک (پیامبران الهی) در مسیر زندگی خود با کسانی مواجه می‌شدند که تلاش می‌کردند انسان‌ها را استثمار کنند و در سیطرۀ خود قرار دهند و از آنها بهره جویند و برای رسیدن به مقاصد پلید خود بر مردم ستم می‌کردند و حقوق انسان‌ها را ضایع و پایمال می‌کردند. از این رو پیامبران الهی در طول تاریخ بشری با گروه مستکبران و آنان که با زر و زور و تزویر، بشریّت را استثمار می‌کردند در تقابل بودند و برای تحقق عدالت اجتماعی و حفظ حقوق انسان‌ها و از بین بردن تبعیضات‌ نژادی و امتیازات طبقاتی مبارزه می‌کردند. به عنوان مثال حضرت ابراهیم(علیه السلام) در برابر طاغوت زمانش، نمرود که ادّعای خدایی داشت مبارزه کرد و بساط (تفکر و منش) نمرودی را برچید. نمرودی که تلاش می‌کرد انسان‌ها را به برده(گی) و بندگی خود بگیرد و حتّی حیات و مرگ انسان را در قدرت ربوبیّتِ پنداری (و غیرواقعی) خود درآورد.

لذا قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذي حَاجَ‏ إِبْراهيمَ‏ في‏ رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّيَ الَّذي يُحْيي‏ وَ يُميتُ قالَ أَنَا أُحْيي‏ وَ أُميتُ قالَ إِبْراهيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتي‏ بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذي كَفَرَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمين‏»[1]

آيا نديدى كسى [نمرود] كه با ابراهيم در باره پروردگارش محاجه و گفتگو كرد؟ زيرا خداوند به او حكومت داده بود؛ (و بر اثر كمى ظرفيت، از باده غرور سرمست شده بود؛) هنگامى كه ابراهيم گفت: «خداى من آن كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند.» او گفت: «من نيز زنده مى‏كنم و مى‏ميرانم!» (و براى اثبات اين كار و مشتبه ساختن بر مردم دستور داد دو زندانى را حاضر كردند، فرمان آزادى يكى و قتل ديگرى را داد) ابراهيم گفت: «خداوند، خورشيد را از افق مشرق مى‏آورد؛ (اگر راست مى‏گويى كه حاكم بر جهان هستى تويى،) خورشيد را از مغرب بياور!» (در اينجا) آن مرد كافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، قوم ستمگر را هدايت نمى‏ كند.

از این (آیه شریفه) به دست می‌آید که نمرود حتّی حقّ حیات و زندگی انسان را به خاطر خوی استکباریش برای خود می‌دانست. تقابل دیگری که در قرآن به صورت مفصّل از آن سخن به میان آمده تقابل حضرت موسی بن عمران (علیه السلام) با حاکم مستبد زمانش، فرعون است. زیرا فرعون، مردم را به دو دستة ممتاز و مستضعف تقسیم کرده بود؛ و برای دسته دوّم به هیچ وجه حقوقی قائل نبود به گونه‌ای که هر وقت می‌خواست می‌توانست حیات و زندگی را از هر کسی که اراده می‌کرد بگیرد؛ و لذا حضرت موسی(علیه السلام) در برابر استکبار فرعونیان ایستاد و تا آخر با پندار فرعونی مبارزه کرد و قرآن کریم این قصّه را اینگونه بیان می‌کند: « إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ».[2] ترجمه : فرعون در زمين برترى‏جويى كرد، و اهل آن را به گروه‏هاى مختلفى تقسيم نمود؛ گروهى را به ضعف و ناتوانى مى‏كشاند، پسرانشان را سر مى‏بريد و زنانشان را (براى كنيزى و خدمت) زنده نگه مى‏داشت؛ او به يقين از مفسدان بود!

و نیز در آیات دیگر[3] به تضییع حقوق انسان‌ها توسّط فرعون و لشکرش اشاره می‌کند، امّا خدای متعال به حضرت موسی(علیه السلام) مأموریت می‌دهد که در برابر این استکبار بایستد و از حقوق انسان‌ها دفاع کند تا اینکه آنان بتوانند از حقّ حیات و زندگی خود بهره‌مند شوند و با عزّت و کرامت زندگی کنند. همچنین آنچه از حضرت عیسی (ع) نقل شده این است که: آن حضرت در برابر انحراف دینی و استبداد مذهبی زمانة خود مبارزه کرد و پیام صلح و دوستی و مهربانی را برای همة انسان‌ها به ارمغان آورد. او با موعظه‌ها و پندهایش راه سعادت و خوشبختی را به بشریت آموخت چه اینکه با مراجعه به قرآن کریم، دفاع از همه حقوق انسان‌ها را در آموزه‌های پیامبر اسلام حضرت محمّد(ص) می‌توان مشاهده کرد.

البته زمانی که جاهلیت آن زمان مورد مطالعه قرار گیرد این حقیقت به دست می‌آید که پیامبر اکرم(ص) در تعلیمات و آموزه‌های خود دفاع از حقوق بشریت را مهمّ‌ترین رسالت خود می‌دانست، زیرا آن حضرت همواره این دغدغه را داشت که هیچ انسانی نباید از حقّ خود محروم بماند بلکه حاکمیّت در هر زمانی باید حقوق انسان‌ها را به آنها برگرداند و در حقیقت حاکمان در هر زمانی باید تلاش کنند که حقوق انسان‌ها در ابعاد مختلف استیفاء شود.

مقابله با بحران‌های اخلاقی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، بهترین شاهد بر دفاع از حقوق انسان‌ها از منظر ادیان الهی و ابراهیمی است. برای نمونه فقط به تحلیلی که امیرالمومنین(علیه السلام) از فرهنگ جاهلی، که فرهنگ ضد حقوق بشر بوده، بیان کرده اشاره می‌شود تا این حقیقت بازگو گردد که پیامبران الهی و (در) رأس همه آنها پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در تبیین حقوق بشر، مهم‌ّترین نقش را ایفاء کرده اند.

حضرت علی(علیه السلام) دربارۀ فرهنگ منحط جاهلی زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید:

« أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ »[4]

رسول خدا در هنگامی برگزیده شد که مدّتی از پیامبران پیشین سپری شده بود، در هنگامی که امّت‌ها در خواب؛ و فتنه‌ها مصمم بر فروپاشی جامعه؛ وجنگ‌ها شعله‌ور بودند. و نیز در جای دیگر فرموده است: « ان الله بعث محمداً (ص) نذيراً للعالمين و امينا علي التنزيل و انتم معشر العرب علي شر دين و في شر دار، منيخون بين حجارة خشن و حيات صم، تشربون الکدر و تاکلون الجشب، و تسفکون دماءکم و تقطعون ارحامکم، الاصنام فيکم منصوبة و الآثام بکم معصوبة »[5] رسول خدا(ص) در زمانی مبعوث به رسالت شد که شما عرب بدترین دین را (شرک و بت پرستی) داشتید، در بدترین سرزمین (از لحاظ آب و هوا) به سر می‌بردید، رحل اقامت شما در بین سنگلاخ‌های خشک و سوزان و در میان گزندگان و مارهای سمی و کر بود، نوشیدنی شما آلوده و غذاهای ناگوار می‌خوردید، خون یکدیگر را به ناحقّ می‌ریختید و پیوند خویشاوندی را می‌بریدید، بت‌ها میان شما پرستش می‌شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.

از این رو تردیدی نیست که در تعالیم عالی پیامبران الهی از مهم‌ترین مواد حقوق بشر مانند حفظ کرامت انسان، آزادی و حقّ اجتماعی و سیاسی، عدالت اجتماعی و عدم تبعیض نژادی، زبانی، قومی و طبقاتی به بهترین شکل دفاع شد(ه) که در مباحث آینده به مرور به آنها خواهیم پرداخت؛ چه اینکه مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 26 اوت 1789 و نیز اعلامیه حقوق بشر اسلامی قاهره مصوب 5 اوت 1990 مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

[1] .بقره 258

[2] . قصص، 4.

[3] . همان از 39 به بعد.

[4] . نهج البلاغه، خطبه 89.

[5] . همان، خطبه 26

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha